سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها

شاعر : محمد جواد پرچمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : مسمط

مـنـبـر تـوحیـد ذاتا وامـدار فاطمه است           حامل وحی است و وحی از آبشار فاطمه است

هم نبوت هم امامت در مدار فاطمه است           بهترین اوصاف رب در انحصار فاطمه است


لافـتی تصدیـق الا ذوالـفـقـار فـاطـمه است

تا نوشتیم از خدا آیات كـوثر جلوه كرد           نام زهـــرا آمد و الله اکـبــر جلـوه کرد

عصمت زهرا شب قدر پیمبر جلوه کرد           گاه دختر جلوه کرد و گاه مادر جلوه کرد

نور خاتم جلوه ای از شاهکار فاطمه است

شهپر جبریل با رخصت از این در، شد بلند           خاکبوسی کرد فضه، عاقبت زر، شد بلند

تا به پای حضرت صدیقه با سر شد بلند           رتبـۀ ایـمـان سلمـان صد برابر شد بلند

این مـقـام ویـژۀ خـدمـتـگذار فـاطـمه است

هست زهرا "قاب قوسینِ "مصلای علی           جانماز فاطمه است عرش معلای عـلی

این علیِ فاطمه است و اوست، زهرای علی           روی گـردنبـنـد زهـرا نام زیبای عـلـی

روی سربند علی نقش و نگار فاطمه است

دین، بدون فاطمه نوعی لطیفه سازی است           از تن سرزندۀ اسلام "جیفه سازی" است

ننگ بر فکری که دنبال خلیفه سازی است           رهبری با شیوۀ شورا سقیفه سازی است

رهـبـر زهـرایـی ما افـتخار فـاطـمـه است

درد ما این است دین بازیچه تزویر شد           واژۀ تـکـلـیـف، ذبــحِ واژۀ تـدبـیــر شد

دیدی آخـر غـفـلـت بسیار دامن گیر شد           آی حزب الله بـرخـیـزیـد، آقـا پـیـر شـد

تحت فرمان ولی بودن شعـار فـاطمه است

خسته ایم از زُهد تو خالیِ دنیا دوست ها           خسته ایم از طرز اسلام اروپا دوست ها

وای از لبخند استکبار دون، با دوست ها           از خطاب تندرو گفتن، به آقا دوست ها

این میانه رو شدن ها انکـسار فاطمه است

لشکـر اسلام در خـیـبـر، تـوکُـل بایدت           سوریه، لبنان، یمن، دست توسُل بایدت

اربعـینی در ریاضت ها تکـامُل  بایدت           تا چهـل ساله شدن قدری تحـمُّـل بایدت

اربـعـیـن انـقـلاب ما بـهـار فـاطـمـه اسـت

رفت زهرا پشت در، دربا شتاب آتش گرفت           در هجـوم تیـرگی ها آفـتاب آتش گرفت

شعله ها بالا که میرفـتند آب آتش گرفت           فاطمه میسوخت اما بوتراب آتش گرفت

این وسط مسمار خونی اشکبار فاطمه است

آتش افـروزان پر پـروانه را انـداخـتـند           عـده ای بـا پـا درِ کـاشـانـه را انداخـتـند

پیش دختر مـادری ریحانه را انداخـتـند           پیش مـادر نیز مرد خانه را انـداخـتـنـد

مرتضی با دست بسته بیقرار فاطمه است

عـاقـبـت تـابـوت تـشـیـیع بدن آماده شد           فـاطـمـه کم کم برای پَـر زدن آماده شد

زیـنـبـش با دیـدن آن سه کـفن آماده شد           عاقبت هرطور بود این پیرهن آماده شد

کـربـلا دعوا سر این یـادگار فـاطمه است

می رسد بالای گودال و زمان می ایستد           مادرش می آید و نبض جهـان می ایستد

خواهرش بالای تل سینه زنان می ایستد           شمر دون بر روى جسمی نیمه جان می ایستد

ناله ای می آید آهِ غـصه دار فـاطـمـه است

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد وزنی و سکت موجود در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



خواهرش بالای تل سینه زنان می ایستد           شمر بر روى جسمی نیمه جان می ایستد